لینک مصاحبه:

http://siona.ir/news.php?mod=artdetails&id_art=1143

 

پایگاه خبری ایرانیان موفق گفتگویی با سید احمد نبوی، معاون سابق رئیس سازمان محیط زیست و مشاور دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام داشته است که متن گفتگو به این شرح است:

 

ایرانیان موفق(SIONA ) : از موفقیت‌های زندگی خود بفرمایید و چه موضوعی موجب شد تا به این موفقیت‌ها دست پیدا کنید؟

متولد 1341  بوده و در ساوه به دنیا آمدم، که البته از سن 4 سالگی به دلیل شغل پدرم به خانی‌آباد تهران آمده که در مدرسه "شریعت"و "جلوه" در خیابان مولوی درس خواندم دورۀ دبیرستان را همراه برادرِ شهیدم  به مدرسۀ "دارالفنون" می‌رفتیم که تقریبا در همان موقع انقلاب اسلامی پیروز شد. در سال 56 معلمی داشتیم که علاقۀ شدیدی به دکتر شریعتی داشتند لذا از همان ابتدا روحیه ما به شدت انقلابی شد و در سن 17 سالگی تدارکات‌های مدرسه دارالفنون دستِ من بود که چند مدرسه بزرگ به نام دارالفنون، مَروی، ادیب، هنرستان بزرگ تهران و رضا شاه پهلوی داشت که دارالفنون به تنهایی 2500 دانش آموز داشت.

 درآن زمان تظاهرات بسیاری برگزار می‌شد و من در همان جا زندانی شدم که تقریبا 3ماه در زندان بودم. بعد از انقلاب اسلامی به مدت یک‌سال به کمیته منطقۀ مرکزی رفتم و در سال 1359 واردِ سپاه شدم که تا آخر جنگ در جبهه حضور داشتم و حدود پانزده بار مجروح شدم و در حال حاضر جانباز 60درصد بوده و اکثر خانواده‌ام در گُردان خودِ من شهید شدند.

در سال 1375در عرصۀ سیاسی وارد شدم و در اولین انتخاباتی که حضور پیدا کردم، انتخابات میان دوره‌ای‌ مجلس پنجم در تهران بود که در تهران حدوداً 140000 ساوه‌ای داشتیم که در بین

68 کاندیدا در تهران نهم شدم که بیشتر فعالیت در عرصۀ سیاسی بود و زمانی که به مجلس رفتم، مدیر داخلی پارلمان و مدیر کل امور نمایندگان مجلس شدم. در سال 1382 به وزارت کار رفته و مدیرکل حراست و اطلاعات شدم. اما در سال 1384 دولت جدید که روی کار آمد که همه جا تحت پاکسازی قرار گرفت و من بیرون آمده و تنها حقوق جانبازی گرفتم.

در واقع من از مزایای خود گذشتم و از دولت بیرون آمدم که در همان سال84 به مجمع تشخیص مصلحت نظام رفته و در آنجا به عنوان مدیر کل حراست، مدیر کل بازرسی، مدیرکل روابط عمومی مشغول بودم که در دولت جدید نیز در سازمان محیط زیست مشاوره خانم دکتر ابتکار شدم. و مدیر کل بازرسی سازمان حفاظت محیط زیست در حوزۀ حفاظت و نظارت را داشتم که حدود یک ماهه پیش برای شرکت در انتخابات استعفا دادم. درحال حاضر نیز مشاوره مدیر عامل شرکت مخابرات ایران و همچنین مشاوره صندوق ملی محیط زیست هستم.

 

 ایرانیان موفق(SIONA ) چه موضوعی موجب شد تا وارد محیط زیست شوید؟

من همواره در حوزۀ بازرسی و نظارت کار می‌کردم و در تمام این سال‌ها تخصص بنده در این زمینه بود. خانم ابتکار نیز به دنبال نیرویی بودند که آدم مطمئنی باشد، و یکی از دوستانم مرا به ایشان معرفی کرد و من در آنجا مشغول به کار شدم. محیط زیست را اصلاً نمی‌شناختم ولی در مدت شش ماه توانستم به قول خانم ابتکار یکی از کارشناسان برجسته‌ محیط زیست شوم چرا که به شدت بر روی مطالعات خود کار کردم.

 

ایرانیان موفق(SIONA ) در حال حاضر در محیط زیست موفق هستید؟

در حال حاضر در صندوق ملی محیط زیست هستم و به عنوان یک کارشناس محیط زیست با همه تمام رسانه‌ها گفتگو می‌کنم.

 

ایرانیان موفق(SIONA ) شما در زندگی خود را آدم موفقی می دانید؟

شاید در جنگ نه موفق نبودم، چراکه در جنگ کسانی موفق بودند که امروز نیستند(شهید شدند) ولی در زندگی موفق هستم. من برادرم را انسان موفقی می‌دانم که در آمریکا مهندسی هواپیمای جنگنده خواند و در جنگ شهید شد، سعی کردم در هر جایی که هستم آدم خاصی باشم و موثر باشم.

 

ایرانیان موفق(SIONA ) تعریف شما از موفقیت چیست؟

رسیدن به آرمان‌هایی که فکر می‌کنم دستیابی به آن یک خیال یا رویا است. من به تمام آرمان‌هایم رسیدم و در تمام حوزه‌های کاری خود هرگز هیچ‌کس نمی‌توانست به اندازه‌ بنده زمین‌های تحت پوشش محیط زیست را از زمین‌خوارها پس بگیرد، من بیش از 30000 هکتار از آن‌ها زمین پس گرفتم، رشوه‌های چند میلیاردی به من پیشنهاد شده بود، علیرغم اینکه هنوز مستأجر هستم. در جنگ اشتباهات بسیاری داشتم که سعی کردم در زندگی آنها را انجام ندهم.

 

ایرانیان موفق(SIONA ): از مردم برای بهبود محیط زیست چه انتظاراتی دارید؟

مردم باید باور کنند که آخرین سپر دفاعی‌شان آب و خاک و هوایشان است، آبی که اگر آلوده شود برگردان آن به چرخه استفاده غیرممکن می‌شود لذا اگر مردم به این باور برسند که این 3 رشد عناصری است که اگر از دست بدهند دیگر به دست نمی‌آورند، بسیار مهم است. انتظارم از مردم این است که به این 3عنصر اصلی زندگی خود بپردازند.

 

ایرانیان موفق(SIONA ): چه اقداماتی باید برای بهبود محیط زیست انجام داد؟

همه باید با همکاری یکدیگر و همچنین استفاده درست از منابع و امکانات مراقب محیط زیست باشیم. بودجه‌ دولت به صورت جدی باید برای محیط زیست تعریف شود و مردم نیز در این راستا کمک کنند و همه می‌توانند با سامانه 1540 تماس گرفته و تمام مشکلاتی که وجود دارد را گزارش دهد. حضور خانم ابتکار هم می‌تواند دلیلِ خوبی برای بهبود محیط زیست باشد اما به نظر من بعضی اوقات گفتن واقعیات دردناک لازم است.

به طور مثال در بحث HIV باید از رفتارهای پرخطر بگوییم، شاید خیلی در حوزۀ اخلاقی، دینی ما نگنجد که بتوان به راحتی در مورد آن حرف زد اما باید هشدارهای لازم را بیان کرد.

به نظر بنده فرمایشات سال گذشته مقام معظم رهبری در مورد محیط زیست بسیار مهم بود و ایشان حجت را در این خصوص تمام کرد.  

 

ایرانیان موفق(SIONA ): چه توصیه‌هایی برای مخاطبین دارید تا به موفقیت دست پیدا کنند؟

آرمان‌ها نباید آسمانی باشد، اما می‌توان با سخت کوشی، شلاق زدن به خود، کم خوابیدن و بیشتر کار کردن از راه‌های موفقیت است، من باید به این نقطه برسم که  فرزندانم راحت زندگی کنند و بتوانیم به موفقیت‌های بزرگ دست پیدا کنیم. ما باید از همه مشاوره گرفته و سعی کنیم در زندگی آن را به کار گیریم.

 


منتشرشده در اخبار و اطلاعیه ها

مصاحبه اختصاصی جوان ایرانی با سید احمد نبوی

لینک مصاحبه:

http://www.irjavan.com/?p=108107

 

 

روایت عشق به میهن و از خودگذشتگی را باید از زبان کسانی شنید که خودشان نشانه‌های روشن دلدادگی را داشته باشند.
دلدادگی، رسم راستین مردان خداست که با هر آنچه در دست دارند به میدان می‌آیند و چیزی از خود جز رضایت به‌جا نمی‌گذارند.
وقتی میز درس و مدرسه را به عزم خاکریز و جهاد ترک کرد، شاید نمی‌دانست که برای محک‌خوردن و عاشقی
انتخاب شده است. جانبازسرافراز سید احمد نبوی را وقتی در یک جلسه دوستانه و صمیمی که برای چندتن از جوان های این مرز و بوم
روایتگری می‌کرد، دیدیم؛ او چون کتاب گویای جنگ، شفاف و ساده با گویش آرام و دلنشین از روزهای سرخ خیبر و والفجرها از شلمچه و فاو از خونِ گرمِ هم‌رزمش که در آغوشش جان داد، می‌گفت. او فقط شعار و حرف نبود چراکه تمام بدنش به تمام معنا درد چشیده هشت سال دفاع مقدس بود. جوان ایرانی با او به گفتگو نشست .

 

 

 

سوال

 

سلام ابتدا خودتان را معرفی بفرمایید.

 

 

 

جواب

 

من سید احمد نبوی هستم. متولد هزاروسیصد و چهل ویک، نیمه ی مهر ماه. متولد شهرستان ساوه هستم ولی از دو سالگی تهران بودم و در تهران بزرگ شدم. بدلیل شغل پدرم که نظامی بوده اند، همه ی خواهران و برادران در شهرهای مختلف متولد شده ایم. ولی من ساوه متولد شده ام.

 

 

 

سوال

 

یعنی الان چند سال دارید؟

 

 

 

جواب

 

پنجاه و سه سال

 

 

 

سوال

 

چندتا بچه دارید؟

 

 

 

جواب

 

سه تا

 

 

 

سوال

 

چند سال سن دارند؟

 

 

 

جواب

 

پسر بزرگم الان سی ویک سال دارند. دخترم بیست وشش سال و دختر کوچکترم الان هفده سال دارد.

 

 

 

سوال

 

شما جانباز هستید، درسته؟

 

 

 

جواب

 

بله

 

 

 

سوال

 

چند درصد؟

 

 

 

جواب

 

شصت درصد

 

 

 

سوال

 

آیا فرزندانتان از سهمیه ی فرزند جانباز بودنشان استفاده کرده اند؟

 

 

 

جواب

 

پسرم بله معافیت سربازی گرفت به دلیل جانبازی من. اما دخترم برای ورود به دانشگاه خیر. هرچقدر هم   که به ایشان اصرار کردیم نپذیرفت و رتبه ی بسیارخوب نودوسه  آورد و در دانشگاه تهران قبول شد. هم کارشناسی و هم کارشناسی ارشد با رتبه ی عالی قبول شد. البته اصرار زیادی هم به ایشان نکردیم اما خب بهرحال قبول نکرد و گفت می خواهم خودم امتحان بدهم. نیازی هم نبود. بعدا چون با رتبه ی بالا قبول شد متوجه شدیم که خوب هم شد که این کار را نکردیم. فرزند سومم هنوز دبیرستان است ونیازی به سهمیه تا کنون نداشته است.

 

 

 

سوال

 

چرا بعد از جنگ وارد میدان سیاست شدید؟

 

 

 

جواب

 

فکر می کردم که جنس سیاست کشور دارد از انقلاب فاصله می گیرد و سیاست از جنگ و از خواسته های جوانانی که شهید شدند دارد دور می شود، به نظرم آمد اگر وارد سیاست شوم شاید بتوانیم یک جورهایی رنگ خانواده ی شهدا، شهدا، جانبازان و بچه های جنگ، اثراتش را در سیاست نشان دهم.

 

 

 

سوال

 

پشیمان نیستید؟

 

 

 

جواب

 

سخت بوده اما نه هنوز پشیمان نشده ام.

 

 

 

سوال

 

آیا به نسل امروز آنطور اعتماد دارید که انقلاب و ارزش هایی را که به خاطر آنها جنگیده اید را به ایشان بسپارید؟

 

 

 

جواب

 

صد درصد. خیلی بیشتر از آنچه که فکر بکنید. فقط شرطش این بوده که فقط باور تنها نباشد و به آنها امکانات و انتقال قدرت بدهیم. این انتقال قدرت اگر صورت بگیرد بله می توانند.

 

 

 

سوال

 

پس آیا جوانان ما باید سیاسی باشند؟

 

 

 

جواب

 

سیاسی باشند، سیاست زده نباشند. اشکال ایران امروز سیاست زدگی است.

 

 

 

سوال

 

پس اگر سیاسی بودن خوب است چرا همه جا می گویند بحث سیاسی ممنوع؟ همه جا این تابلو را معمولا می بینیم.

 

 

 

جواب

 

دلیل خستگی مردم از سیاست زدگی است. ما سیاست زده ترین ملت دنیا هستیم. شاید خیلی ها از این سیاست زدگی خسته شده اند. و علی رقم اینکه خسته شده اند، باز هرجا لازم باشد همه دخالت می کنند.

 

و همه ورود می کنند. سیاست تنها تخصصی است که مدرک تحصیلی نمی خواهد. مهندسی مکانیک یا پزشکی نیست. و به همین دلیل همه به راحتی در آن بازی می کنند و وارد می شوند. شاید یکی از دلایلش آن است که به هرکسی اجازه دارند در عرصه ی سیاسی بگویند متخصص است. اگر دست کاردانش برسد و اگر آموزش داده شود که این یک تخصص است و یک رشته است شاید درست شود. این سیاست زدگی به نظر من مهمترین دلیلی است که پدر و مادر ها می گویند "وارد سیاست نشوید، بحث سیاسی ممنوع، خسته شدیم، وارد این موضوع نشوید..." اگر به تعادل برسد به هیچ وجه کسی این حرف را نمیزند، تعادل ندارد.

 

 

 

سوال

 

پس سوالی که پیش می آید این است که آیا این سیاست زدگی در جامعه ی امروز ایران یک فرصت است یا یک تهدید؟

 

 

 

جواب

 

هم فرصت وهم تهدید. نه به طور صرف می شود گفت تهدید و نه به طور صددرصد فرصت است.

 

فرصت است ازین منظر که خیانت به کشور نمی شود و مردم در لاک بی خبری از سیاست کشورشان را نمی فروشند و استقلالشان به راحتی ازدست نمی رود که این فرصت است. تهدید هم به این دلیل است که همه چیز را تحت الشعاع قرار می دهد. حتی تنفس مردم, و حتی تخصص مردم. حوزه های اقتصادی فرهنگی تحت الشعاع قرار می گیرد. بنابراین هم فرصت است و هم تهدید.

 

 

 

سوال

 

یک خاطره ی شیرین از دوران جنگ تان بفرمایید.

 

 

 

جواب

 

عملیات آزاد سازی مهران بود، کربلای یک، که داشتیم میرفتیم جلو، نزدیک یک روستایی بودیم که عراقی ها داخل روستا بودند و ما بیرون روستا درگیر بودیم. عراقی ها عقب نشینی کرده بودند ولی تکه تکه جا مانده بودند و نمی توانستند فرار کنند زیرا اگر به طرف دشت می رفتند تیر می خوردند، در روستا و در خانه های روستایی به نام بهین بهروزان(که آن زمان در نقشه ی جنگ به این نام بود. الان اطلاع ندارم که هنوز روستایی با این نام اطراف مهران هست یا خیر) مانده بودند.

 

شب بود در تاریکی شب حدود دوازده شب در روستا دیدم عده ی زیادی از بچه ها دور یک آتش در یک نقطه جمع شده اند. به طرفشان دویدم که بگویم چرا اینجا تجمع کرده اید و پخش شوید، ناگهان دیدم یک نفر روی برانکارد خوابیده است و یکی از بچه ها گفت: آقا سید چراغ خور(که الان نام خود را به رضایی تغییر داده است.) زخمی شده است. چراغ خور خیلی شلوغ و شیطون و یک خورده بهم ریخته ی ذهنی بود. بعد گفتم خب بروید کنار تا ببینمش. من فکر کردم دارد شهید می شود، در تاریکی شب دست کشیدم روی بدنش تا ببینم دستم در جای ترکش یا سوراخی فرو می رود یا عضوی از او قطع شده است یا نه و در همین حال میگفتم چراغ خور چطوری پسر؟ تحمل کن چیزی نیست و... دیدم هرچه دست میزنم آسیبی ندارد. درضمن اسلحه اش را نیز محکم گرفته بود، وقتی خواستم اسلحه را بگیرم تا برانکارد را ببرند اسلحه را نمی داد گفتم خب اسلحه را بده ناگهان دستانش را دو دستی بالا آورد و گفت آقا سید، سید احمد نبوی مسئول گروهان من، اسلحه ی خونین من را بگیر و راه من را ادامه بده و ناگهان همه زدند زیر خنده و من گفتم حالا به کجای بدنت ترکش خورده؟ گفت فکرمیکنم صورتم. نور چراغ قوه را انداختم روی صورتش و دیدم یک تکه شن خورده بود به بینی اش و یک قطره خون آمده بود پایین و گیر کرده بود و حرکت نکرده بود دست زدم به بینی اش گفتم اینجا و گفت آره ناگهان یک لگد زدم زیر برانکاردش و گفتم فلان شده پاشو و بلند شد و دوید، احساس می کرد که یک فیلم سینمایی دارد بازی می کند که می گفت اسلحه خونین مرا بگیر و راه مرا ادامه بده. و تا یک هفته بعد از آن می دوید و هیچ آسیبی هم ندیده بود.

 

 

 

سوال

 

الان ایشان در قید حیات اند؟

 

 

 

جواب

 

بله زنده اند و الان نگهبان مخابرات هستند که خود اینجانب استخدامشان کردم.

 

 

 

سوال

 

گرچه دوست داشتنی نیست اما یک خاطره ی خیلی بد از جنگ بفرمایید.

 

 

 

جواب

 

شهیدی بود به نام شهید محبی که جوان شانزده-هفده ساله ای بود که در عملیات والفجر مقدماتی. من خودم به پشتم(باسنم) تیر خورده بود و داشتم سینه خیز می آمدم عقب که دیدم این شهید با حدود ده نفر مجروح خوابیده اند که به محض دیدن من خیلی خوشحال شدند. من رفتم به طرف آنها و محبی خودش را کشان کشان رساند به من و سرش را گذاشت روی پای من. من خودم چون به پشتم تیر خورده بود به پهلو دراز کشیده بودم. و سرش را روی پای من گذاشت. خیلی هم مرا دوست داشت. من در آن زمان(والفجر مقدماتی سال شصت و یک) معاون گروهانشان بودم. تیر به ران پایش خورده بود و با بند پوتین بالای پایش را بسته بود اما چون کوچک بود و ضعیف خون زیادی از دست داده بود. با صدای خیلی ضعیفی به من گفت آقا سید سرت را جلو بیاور. که یا می خواست کسی صدایش را نشنود تا خجالت نکشد و یا واقعا صدایش در نمی آمد، سرم را آوردم جلوی دهانش و گفت من پدر و مادرم پانزده سال بچه دار نمی شدند تا خدا مرا به آنها داد و قسم به من دادند که جبهه نیایم اما من فرار کردم و از اینجا نامه نوشتم که من جبهه هستم. هرطور می توانی مرا با خودت ببر وگرنه اگر من بلایی سرم بیاید پدر و مادر من می میرند. و در ضمن صحبت هایش گریه هم میکرد. همین که داشت این حرف ها را میزد، سرش روی پای من بود و تمام کرد. از این جنس خاطرات در جنگ زیاد دارم و این یکی از آنها بود.

 

 

 

سوال

 

جوان که بودید معمولا چه کارهایی انجام می دادید؟

 

 

 

جواب

 

سازماندهی: سازماندهی بچه های محل، سازماندهی فوتبال، سازماندهی تظاهرات، سازماندهی صف های نفت و مرتب کردنشان، کمی هم که بزرگتر شده بودیم سازماندهی مسلح های محلی برای دفاع از حمله ی ساواک و پست های شب. آرام آرام هم درجنگ کردستان. جوانی ام در دوران جنگ هم بود. و سازماندهی بچه هایی که در جنگ بودند. جنس جوانی ام با عملیات گذشت.

 

 

 

سوال

 

به عنوان یک جوان شلوغ کاری نمی کردید؟

 

 

 

جواب

 

آره، اما در نوجوانی. زیرا جوانی من به جنگ خورد و همه ی شلوغ کاری ها جنسش جنس جنگ بود. اما در نوجوانی در محله خیلی شلوغ کاری داشتیم، که شلوغی های مخصوص خودمان بود. بنزین می خریدیم از آنطرف خیابان و به عنوان یک بازی در جوی می ریختیم و آتش می زدیم. که گاهی اوقات هم شیطنت هایمان خطرناک بود ولی تا از این عبور کردیم و وارد جبهه و جنگ شدم، این شلوغی ها جنسش به ضرر عراقی ها تمام می شد و نه دیگر کوچه ومحله.

 

 

 

 سوال

 

چند نفر از رفقای شما شهید شده اند؟

 

 

 

جواب

 

عدد که نمی شود گفت اما اوایل جنگ در گردان هشت، حدود شصت-هفتاد نفر از بچه های هم گردانی مان در طول یک سال اول جنگ، در سال دوم و سوم جنگ حدود هفتاد-هشتاد نفر دیگر، و در سال های بعد که دیگر گردان ها منظم شده بود و من مسئولیت گرفتم در هر عملیات حدود بیست الی پنجاه-شصت نفر از بچه هایی که زیر نظر خودم بودند، شهید شدند و عدد مشخصی ندارد شاید بشود گفت زیاد.

 

 

 

سوال

 

من شنیدم شما غواص هم بوده اید.

 

 

 

جواب

 

قبل از جنگ، در واقع قبل از انقلاب در سن شانزده سالگی یک دوره ی غواصی در جزیره ی کیش کانادایی ها گذاشتند برای صید مروارید و من سه ماه رفتم کیش دوره ی غواصی دیدم. با کپسول و عمق پانزده الی هجده متر را اول دوره دیدیم و بعد غواصی در عمق گذاشتند که دوره ی دوم اش بود و آن دوره را نیز تمام کردم بعد همان شرکت استخدام می کردند که من حدود یک سال بعد از آن در رفت و آمد بودم و خیلی سخت مدرسه می رفتم، گفتند باید بیایید و استخدام شوید اما من به دلیل اینکه رفت و آمد مکررم مورد رضایت خانواده نبود قبول نکردم. بعدها تهران دوره ی غواصی دیگری گذاشتند که آنجا هم رفتم. مسابقات شنا در سال قبل از انقلاب تقریبا سال پنجاه و هفت دبیرستان دارالفنون برگزار کرد، هم کشتی و هم شنا رتبه ی اول شدم که به دلیل همان دوره هایی بود که دیده بودم. در جنگ هم در قرارگاه نوح دوره ی غواصی ارائه دادم و چندین دوره غواص ها را آموزش دادم ولی خودم همیشه در جنگ های زمینی بودم.

 

 

 

سوال

 

آیا از عملیات غواص های کربلای چهار اطلاع دقیقی داشتید؟

 

 

 

جواب

 

اطلاع دقیق که نه. کربلای چهار قرار نبود عملیات اصلی باشد. بلکه عملیاتی بود تا عراق را گمراه کنند و کربلای پنج شروع شود. شاید آن کسانی که می رفتند برای عملیات همه می دانستند که شهید می شوند و من خیلی از آنها را می شناختم. بچه های تهران را تقریبا همه شان را می شناختم و در آموزش ها و جلساتشان بودم. ولی خودم در عملیاتشان نبودم.

 

 

 

سوال

 

وقتی خبر بازگشت شان را شنیدید. چه چیز به ذهنتان رسید؟ چه جمله ای یا چه خاطره ای؟

 

 

 

جواب

 

ام الرصاص جزیره ای بود که بچه ها تقریبا آنجا محاصره شدند و جمله ای که به ذهن من می رسد "ام الرصاص قتلگاه پروانه ها" است. شاید بهترین جمله ای که بتوانم بگویم همین است.

 

 

 

سوال

 

با شناختی که از نسل جدید دارید فکر می کنید از این نسل همت ها و باکری ها و شهدایی مثل شهدای کربلای چهار بیرون می آیند؟

 

 

 

جواب

 

بله. من مطمئن هستم ولی ما بلد نبودیم چطور با این جوان ها تا کنیم. زیرا شیوه ی ارتباط گیری با آنها را بلد نبودیم. زیرا به آنها اعتماد نکردیم. زیرا تنهایشان گذاشتیم. زیرا بین آنها و نسل قبل ترشان فاصله انداختیم. زیرا همیشه محکومشان کردیم و اجازه ندادیم تا ارتقا پیدا کنند. به این دلایل از آنها ترسیدیم وگرنه به نظر من هزاران شهید همت در آنها است.

 

 

 

سوال

 

آیا کاری کرده اید که خجالت بکشید بگویید؟

 

 

 

جواب

 

بله فراوان.

 

 

 

سوال

 

نمونه ای هست که بتوانید الان بگویید؟

 

 

 

جواب

 

شما خودتان فرمودید خجالت بکشید بگویید! ولی آره. از جیب پدر پول بر می داشتیم می رفتیم سینما با بچه ها. یاد دارم یک بار یک اسکناس دو تومنی برداشتم. زیر چشمی هم دید اما به روی خودش نیاورد. خواب بودند که یواشکی از داخل جیب کت اش پول برداشتم و چهار نفر با بچه های محل رفتیم سینما. سینمای خرم دو فیلمی بود. ولی به روی من نیاورد. اینطور کارها بله زیاد داشتم.

 

 

 

سوال

 

دوست دارید به عنوان رزمنده و جانباز از شما یاد شود یا یک سیاست مدار برجسته؟

 

 

 

جواب

 

رزمنده و جانباز

 

 

 

سوال

 

شما به اجبار عازم جبهه شدید یا با میل خودتان؟

 

 

 

جواب

 

نه من انتخاب کردم و کلی در نوبت بودم. حدود شش ماه گزینش ما طول کشید تا وارد سپاه شدم. و هرروز دلهره ی این را داشتم که بگویند: "نه، نشد". حتی در همان جوانی سیگار می کشیدم پنهان می کردیم تا محققان که در محل می آیند نبینند. و کلی التماس و خواهش و تمنا کردیم تا توانستیم وارد سپاه و وارد جنگ شویم.

 

 

 

سوال

 

چند سال داشتید که به جنگ رفتید؟

 

 

 

جواب

 

در شروع جنگ نوزده سال داشتم.

 

 

 

سوال

 

چرا این قدر اصرار به رفتن به جنگ داشتید؟

 

 

 

جواب

 

یک بخشی از آن شور بود و بخش دیگرش توانایی هایی که در خودم می دیدم.

 

 

 

سوال

 

آینده ی ایران و جوانانش را چطور می بینید؟

 

 

 

جواب

 

خیلی خوب. به نظر من نظام جمهوری اسلامی مجبور است دست به یک انتقال قدرت از نسل های قدیمی تر به نسل جدید بزند. که اگر این انتقال قدرت خوب صورت بگیرد آینده ی روشنی برای هم جوانان و هم کشور می بینم.

 

 

 

سوال

 

اگر بخواهید یک رنگ واقع بینانه برای آینده ی ایران انتخاب کنید، چه رنگی است؟ رنگی که ازجنس شعار نباشد و موکدا واقع بینانه باشد.

 

 

 

جواب

 

خاکستری. رنگ ها فقط قابلیت توانایی خودشان را در همان رنگ دارند. و خاکستری را به این دلیل برگزیدم که نه همه چیز را خوش بینانه سفید ببینیم و نه بد بینانه سیاه ببینیم. خاکستری قابلیت رنگی شدن دارد. ولی روی هر رنگ دیگری دست بگذاریم همان رنگ ثابت می ماند.

 

 

 

سوال

 

وسخن پایانی؟

 

 

 

جواب

 

جوانان خودشان باید بیایند و اثبات کنند که قابلیت این انتقال قدرت از نسل یک و دو( که نمی دانم چرا این نسل یک و دو حاضر نیستند قدرت را رها کنند.) به نسل سه و حتی نسل چهار انقلاب وجود دارد. و ثابت کنند که قابلیت این تغییر را دارند و حاکمیت نیز باید خود را برای این تغییر آماده کند.

 

منتشرشده در اخبار و اطلاعیه ها

در مراسم رونمایی از آثار حجت الله نیکی ملکی که در شهر اراک انجام شد چهره های سرشناس استان مرکزی همچون آیت الله دری نجف آبادی نماینده ولی فقیه در استان، زمانی قمی استاندار مرکزی، سید احمد نبوی مشاور دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام و جمع کثیری از مدیران استان و مردم اراک حضور داشتند.

به گزارش خبرگزاری تابناک مرکزی آیت الله قربانعلی دری نجف آبادی در آیین رونمایی از سه جلد کتاب از آثار حجت الله نیکی ملکی در اراک اظهار کرد: فقه سیاسی یکی از مسائل مهم علوم اسلامی است که باید با عنایت به قرآن، نهج البلاغه ودیدگاههای امام راحل مورد بررسی قرار گیرد.

وی کتابهای نیکی ملکی در زمینه احیای آثار گذشتگان و نیز مسائل جدید را بسیار مهم و ارزشمند توصیف کرد و بر گسترش چنین اقداماتی در جامعه تاکید کرد.

نماینده ولی فقیه در استان مرکزی در بخش دیگری از سخنانش گفت: علوم انسانی بعد از رنسانس در غرب در مسیر انحرافی قرار گرفت که نتیجه آن بمب اتمی، تبعیض نژادی و فقردر آمریکا و غرب است.

وی با بیان اینکه اسلام در زمینه علوم اسلامی داعیه دار است، افزود: ما باید با تلاش در زمینه علوم انسانی و فلسفه حرفهای جدیدی بزنیم وافرادی مثل بوعلی سینا و ملاصدرا و نطیر آن را به جامعه معرفی کنیم.

وی با تاکید بر لزوم توسعه علمی و اقتصادی ایران اسلامی گفت: شرایط ایجاب می کند که همه برای پیشرفت کشور و منافع و اقتدار ملی فعالیت کنند وهیچ کس به فکر جناح بازی نباشد.

وی نخبگان راستون خیمه جامعه نامید و اضافه کرد: باید نخبگان و فرهیختگان حمایت شوند تا کشور به جایگاه رفیع و بلند برسد و رشد علمی وتوسعه حاصل شود.

گفتنی است تا کنون آثار متعددی از جمله سلوک نبوی، آزادی عرفانی وسلوک انحرافی از حجت الله نیکی ملکی مشاور وزیر فرهنگ وارشاد اسلامی در امور روحانیت چاپ و منتشر شده است.

منتشرشده در اخبار و اطلاعیه ها

آقای هاشمی رفسنجانی رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام یکشنبه 7 تیرماه 94 در ساختمان مجمع تشخیص مصلحت نظام میزبان جمع کثیری از مدیران و همکاران خود در مجمع و همچنین جمعی از مردم روزه دار و خداجوی کشورمان بود.

ایشان پس از نماز مغرب دقایقی به ایراد سخنرانی پرداخته و از مردم خواستند در این ماه عزیز رمضان برای جوانان کشورمان و نیز بهبود وضعیت صلح در جهان دعا کنند.

متن این سخنرانی که پایگاه اطلاع رسانی ایشان منتشر نموده به شرح ذیل است؛

 

به قول امام صادق(ع) در: « کونوا لنا زینا و لا تکونوا علینا شینا» باید زینت اسلام باشیم، چرا که حکومت اسلامی تأسیس کردیم و اگر برای اسلام عیب و ننگ باشیم، خیلی سنگین است و هیچ پاسخی در بارگاه عدل الهی نداریم

آیت‌الله هاشمی رفسنجانی دیشب در مراسم افطاری  کارکنان دفتر مجمع تشخیص مصلحت نظام، دبیرخانه مجمع و مرکز تحقیقات استراتژیک، کارکنان بنیاد بیماری‌های خاص و اعضای شورای اندیشه‌ دینی و قرآنی، با آرزوی توفیق و بهره‌مندی افراد از برکات ماه مبارک رمضان، اظهار داشت: مطمئناً به مصداق آیه شریفه «بَلِ الْإِنسَانُ عَلَى نَفْسِهِ بَصِيرَةٌ، وَلَوْ أَلْقَى مَعَاذِيرَهُ» مسلماً در طول سال، روح انسان دچار آلودگی‌هایی می‌شود که باید در ماه مبارک رمضان که درهای رحمت به سوی انسان گشوده می‌شود و پذیرش دعا در این ماه آسان‌تر و مؤثرتر است، در جهت کاهش آلودگی‌ها و اصلاح فردی اقدام کنیم.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی آیت الله هاشمی رفسنجانی، ئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در این مراسم که آقایان دکتر ولایتی رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک و دکتر محسن رضایی دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام به همراه معاونین حضور داشتند، با بیان اینکه جامعه به لحاظ اقتصادی، فرهنگی و ارتباطات دچار مشکلاتی شده است که بعضاً گرفتاری‌های برای خانواده‌ها و جوانان به وجود آورده است، گفت: باید در این ماه برای رهایی از همه‌ی مشکلات دعا و به دنبال آن عمل کنیم.

 آیت‌الله هاشمی رفسنجانی با اشاره به وجود جریان‌های خطرناک تروریستی در منطقه، به ویژه در کشورهای سوریه، عراق، افغانستان، پاکستان و چند کشور دیگر، خاطر نشان کرد: این گروه‌ها بسیار نیرومند و خشن عمل می‌کنند و می‌بینیم چگونه برای جهان اسلام مشکل آفرینی می‌کنند و بر طبل اختلافات مذهبی و ایجاد تفرقه بین پیروان مذاهب مختلف اسلام می‌کوبند.

ایشان همدلی مسلمانان، تأکید بر مشترکات و پرهیز از خصومت، عداوت و رقابت‌های بی‌حساب را از راه‌حل‌های مؤثر در مبارزه با این جریان‌های خاص افراطی، خواند و افزود: معمولاً مناطق متعدد دنیا در اشتراکات خود با دیگر کشورها، مجموعه‌هایی را تشکیل می‌دهند تا با تعامل، به آسانی در مسیر رسیدن به اهداف سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و حتی اعتقادات مذهبی حرکت می‌کنند.

آیت‌الله هاشمی رفسنجانی با تأکید بر ضرورت جلوگیری از ایجاد تفرقه‌های سیاسی خارج از حد مجاز در داخل کشور، گفت: به قول امام صادق(ع) در: « کونوا لنا زینا و لا تکونوا علینا شینا» باید زینت اسلام باشیم، چرا که حکومت اسلامی تأسیس کردیم و اگر برای اسلام عیب و ننگ باشیم، خیلی سنگین است و هیچ پاسخی در بارگاه عدل الهی نداریم.

رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در پایان با تأکید بر اینکه نباید فرصت ماه مبارک رمضان را از دست بدهیم، خواستار بهره‌مندی کامل انسان‌ها از این ماه برای خودسازی، تهذیب نفس و دعا در حق دیگران شد.

در ادامه این دیدار، ابتدا نماز جماعت مغرب و عشا به امامت آیت‌الله هاشمی رفسنجانی اقامه و سپس افطار در فضایی صمیمی صرف شده است.

(جهت تماشای ویدئو به قسمت رسانه در انتهای صفحه مراجعه کنید.)

 

منتشرشده در ویدئو
پنج شنبه, 28 خرداد 1394 ساعت 01:12
استعفا

پیرو استعفا از سمت مدیرکل بازرسی سازمان حفاظت محیط زیست در تاریخ 6 خرداد 94، بنا به خواستِ خانم دکتر ابتکار ریاست سازمان تا آخرین روز مهلت قانونی در سمتِ مشاور امور ایثارگرانِ ایشان باقی ماندم. اما بخاطر منع قانونی در ادامه خدمت در این پست، برای ورود به عرصه های دیگری که قصد ورود داشتم بناچار و علیرغم اصرار خانم ابتکار و دوستان مهربانم در سازمان حفاظت محیط زیست از سمتِ خود استعفا داده و امروز متن نامه استعفا را تقدیم خانم ابتکار نمودم.

در جلسه تودیع از سمت مدیرکل بازرسی گفتم:

اگرچه جدایی از مجموعه سازمان حفاظت محیط زیست ناخوشایند است اما برای خود وظیفه بزرگتری قایل هستم و چون دلیل جدایی انجام آن وظیفه است، خرسندم.


همچنین لطف خانم دکتر ابتکار همواره در طول این همکاری شامل حال بنده بوده تا آنجا که در مراسم تودیع اظهار داشتند:

اقدامات و دستاوردهای مثبت شکل گرفته در دفتر ارزیابی عملکرد و پاسخگویی به شکایات سازمان حفاظت محیط زیست در زمان مدیریت سید احمد نبوی همچون مقابله با پدیده زمین خواری به ویژه در منطقه ورجین شمیرانات استان تهران، مقابله با تخلفات شکار و صید در سراسر زیست بومهای کشور، راه اندازی سامانه 1540 ارتباط مردمی با محیط زیست، راه اندازی کشیک 24 ساعته و ورود به مباحث تخصصی حوزه بسیار مؤثر بوده و این دستاوردها که به واسطه مدیریت مناسب و تلاش و همراهی مجموعه کارشناسان ستاد و استان بود، شایسته تقدیر است.


در انتها از تمام مجموعه همکارانم در سازمان و همچنین کارشناسان، دوستان و دوستداران محیط زیست که در این مدت با نهایت مهربانی بنده و تصمیمات مرا پذیرفته و یاری ام کردند از صمیم قلب سپاسگزارم و برایشان از خدای متعال آرزوی توفیق و سلامتی دارم.

سید احمد نبوی

27 خرداد 1394

منتشرشده در اخبار و اطلاعیه ها

محسن رضایی در مراسم سالروز فتح خرمشهر:

باید خودمان را برای یک آزمون دیگر آماده کنیم/ عربستان بداند صبر و حوصله ملت ایران حدی دارد

نمی خواهیم عربستان به ماقبل صنعتی شدن بازگردد اما خود آن‌ها نیز باید توجه کنند که در این شرایط ملت ایران حدی از حوصله و صبر را دارد!!

 

در بیست و چهارمین محفل انس پیشکسوتان جهاد و شهادت که در مسجد ولی عصر (عج) تهران برگزار شد، بسیاری از مقامات ارشد لشگری و کشوری و همچنین جمعی از ایثارگران و کهنه سربازان دفاع مقدس حضور داشتند. دریادار شمخانی، سرلشگر حسنی، سردار دهقان وزیر دفاع و محسن رضایی از چهره های شاخص این مراسم بودند. محسن رضایی به عنوان سخنران مراسم ضمن گرامیداشت حماسه آزادسازی خرمشهر از شرایط کنونی کشور و اقتدار نظامی و امنیتی ایران سخن گفت.

متن این سخنرانی به طور کامل به شرح زیر است؛

 

بسم الله الرحمن الرحیم
حسبنا الله ونعم الوكيل نعم المولى و نعم النصير

أَلَمْ تَرَ كَيْفَ ضَرَبَ اللّهُ مَثَلاً كَلِمَةً طَيِّبَةً كَشَجَرةٍ طَيِّبَةٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِي السَّمَاء  تُؤْتِي أُكُلَهَا كُلَّ حِينٍ بِإِذْنِ رَبِّهَا وَيَضْرِبُ اللّهُ الأَمْثَالَ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ وَمَثَلُ كَلِمَةٍ خَبِیثَةٍ كَشَجَرَةٍ خَبِیثَةٍ اجْتُثَّتْ. مِن فَوْقِ الاَْرْضِ مَالَهَا مِن قَرَارٍ یُثَبِّتُ اللَّهُ الَّذِینَ ءَامَنُواْ بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ فِى الْحَیَوا ةِ الدُّنْیَا وَفِى الاَْخِرَةِ وَیُضِلُّ

ایام مبارک شعبان را تبریک می گویم به شما پیشکسوتان و پرچم داران عزت و غیرت اسلامی و سرزمین ایران اسلامی و همچنین سالروز آزاد سازی خرمشهر را گرامی می داریم و یاد می کنیم، یاد شهدای عزیز و همسنگرمان که مردانه و با فداکاری برای سربلندی ملت ایران در نبرد مقدس حاضر شدند و جانشان را تقدیم کردند.


درود می فرستیم بر برادر عزیزم صیاد شیرازی. شهید نیاکی، حسین خرازی، احمد کاظمی، مهدی باکری، همت، دقایقی، بقائی، بابایی، اردستانی، ستاری، رضوی، ترچی، ناجیان و هزاران شهید بزرگوار گمنامی که من و شما هیچگاه آنها را ندیدیم و اما در محضر پروردگار متعال جایگاه عظیم و آشنایی دارند. برای ما غریبند اما در  افلاک معروف و آشنا هستند. این آیات شریف را که همه شما از من بهتر می دانید. یک جبهه ای را نشان می دهد یک تقسیم بندی جامعه را نشان می دهد. می فرماید کلمه «طیب» از توحید گرفته تا عدالت، تا هر نوع پاکی، ارزش های انسانی، مانند یک درخت تناوری می مانند که اصلشان ثابت است و با چشم نمی توانیم انتهای شاخه ها را که در آسمان ها هستند را ببینید اما یک کلمه «خبثه» ای وجود دارد، ناپاکی ها، ظلم ها، آدم کشی ها، نسل کشی ها ، تجاوزات، اینها مانند درختی می مانند که ریشه اش در زمین فرو نمی رود و بسیار ناپایدار است. درخت اول، مرتب میوه و فصل به فصل ثمر می دهد اما این درخت دوم سرابی بیش نیست، ناپایدار است. پا بر جا نیست.


امروز وقتی که به عالم نگاه می کنیم می بینیم بیش از گذشته این دو گروه و این دو صف خودش را نشان می دهد. از آنسوی آسیا، یعنی از میانمار، که هزارنفر هزارنفر را می کشند، گورهای 300 و 400 نفره که مردم در آن زنده به گور شده اند، کشف می شود. همین امروز خبری بود که در مرز مالزی 139 جنازه را از زیر خاک درآورده اند که به صورت جمعی زنده به گور شده بودند تا بیایید به پاکستان و افغانستان. تا بیایید به عراق، سوریه، غزه، بحرین، یمن، اوج ناپاکی هاست. اوج نسل کشی هاست. و عجیب هم هست که تماما مسلمانان در حال کشته شدن هستند. فقط زیرساخت های مسلمانان تخریب می شود.


 فقط مرزهای کشورهای اسلامی زیر سوال می رود. تماما خواب و خیال برای تجزیه کشورهای اسلامی است. کودکان و زنها را می کشند. نسل کشی به راه انداخته اند! غربی که مدعی آزادی و دموکراسی است و مدعی حقوق بشر است، نه تنها چشم هایش را بسته که همراهی و تایید می کند. اسلحه می دهند، مهمات می رسانند. پس کجاست حقوق بشرشان؟ کجاست آزادی ها و دموکراسی ها؟


فاسد ترین و دیکتاتورترین رژیم ها و بدترین تروریست ها همگی با غرب مدعی آزادی و حقوق بشر و مشارکت مردم در یک جبهه قرار گرفته اند. جبهه دیگر مردم مظلوم سوریه، غزه، عراق و بحرین یمن با حمایت ملت و دولت ایران و رهبر معظم انقلاب یک کلمه حق می گویند که چرا تجاوز می کنید؟ چرا انسان ها را کشتار می کنید؟ این دو گروه همیشه در طول تاریخ بوده اند ولی امروز یک اوج گیری ای صورت گرفته است. امروز آدم ها را در قفس می گذارند و می سوزانند. یک خلبانی را از اردن دستگیر کرده اند و در قفس گذاشته اند و برای اینکه زجرکشش کنند  از دور یک کانال آتش آماده کردند و او با چشم خودش نزدیک شدن آتش را ببیند. کجای بشریت این طور بوده است؟ این حادثه عجیبی است، حادثه ساده ای نیست. نباید آن را دست کم گرفت. بغض و کینه بسیار عجیبی را در رفتار آنها شاهد هستیم. سرشان را هم پایین انداخته اند و حالا می خواهند به مرزهای جمهوری اسلامی ایران هم نزدیک شوند.


ما با چنین وضعیتی امروز مواجه هستیم ، جبهه و کلمه حق ، جبهه و کلمه باطل. باید از خود بپرسیم وظیفه ما در این شرایط چیست و چه کار باید انجام دهیم. حداقل من با خودم و برادران خودم می خواهم صحبت کنم. این که خاطرات را بگوییم خوب است. بالاخره اینها باید منتقل شود. ارتش، سپاه، جهاد، نیروی انتظامی فداکاری کرده اند. تا صد سال دیگر هم اگر از فداکاریهای رزمندگان ارتش و سپاه و بسیج بنویسند کسی نمی توانند تمام ماجرا را بیان کنند اما آنچه مهم است این است که امروز در شرایط حساسی قرار داریم. ما وقتی به گذشته نگاه می کنیم می بینیم که این حوادث بی ارتباط با کار شما و  آزادسازی خرمشهر نبود، بی ارتباط با تشکیل جمهوری اسلامی، پیام عدالت، آزادی و مردم سالاری در جمهوری اسلامی نبوده است و لذا نمی توانیم نسبت به این حوادث بی تفاوت باشیم.


آزادی خرمشهر، آزمون بزرگی بود که دشمنان ما برای ملت ایران درست کرده بودند. در جنگ ایران و عراق، آزمون این بود که آیا ایرانیان می توانند روی پای خود بیاستند؟ آیا ایرانیان واقعا دولت تشکیل داده اند و می توانند استقلال و آزادی خود را نگهدارند؟ این آزمون، آزمون کوچکی نبود. شما با آزادسازی خرمشهر نشان دادید که در ایران یک دولت و حکومت مستقل شکل گرفته است و می تواند از دستاوردهای خود دفاع کند. اثبات این موضوع، چیز کمی نبود. ملت ایران روی پای خودش ایستاده است و در مقابل تهدیدات می تواند ایستادگی کند. بعد از آزاد سازی خرمشهر تا کنون تهدیدات را بیش از ۲ هزار کیلومتر از مرزهای خودمان عقب بردیم، دشمنان می خواهند امروز مجددا این تهدیدات را به مرزهای ما بکشانند. از بعد از آزادسازی خرمشهر، تهدیدات از تمامی مرزهای ما دور شده. کجاست صدام، کجاست طالبان؟ کجاست آن قیافه هایی که اسرائیلی ها قبل از انتفاضه می گرفتند؟ خیلی از تهدیدات از مرزهای ما دور شد. دوهزار کیلومتر تهدیدات عقب رفته است. امروز این ها شروع کردند و می خواهند تهدیدات را به مرزهای ما برسانند. بنابراین ما حادثه بسیار مهمی را در پیش داریم. از یک طرف مسلمانان در خطر هستند و از طرف دیگر می خواهند در نهایت همه این حوادث و نا امنی ها را که در عراق و سوریه و یمن است را به ایران سمت و سو بدهند. امروز در شرایط حساس و تعیین کننده ای قرار داریم.


پاسداران انقلاب،ارتشیان اسلام، جهادگران، بسیجیان، رزمندگان و جوانان باید محکم ایستادگی کنند، امروز، روز قدرت نمایی ملت ایران در کنار و پیرامون رهبر معظم انقلاب است. امروز روزی است که باید به دنیا ثابت کنیم که دوباره اشتباه نکنید، دوباره محاسبه غلط نکنید. ما پیشکسوتان بیش از هر کس دیگری در معرض این سوال و تهدیدات هستیم و باید از خود تحرک نشان دهیم. در عملا، زبان و در رفتار با هم باشیم. همصدا و متحد باشیم.


نیروهای مسلح ما، ان شاء الله اجازه نخواهند داد این تهدیدات به مرزهای ما نزدیک شود. ما خودمان را موظف می دانیم که امنیت و آرامش را در جامعه حفظ کنیم. امروز  کشور و مردم ما نیاز به آرامش دارند. باید در اقتصاد، علم و فناوری و صنعت، کشاورزی پیشرفت کنیم. لذا حفظ امنیت کشور و آرامش مردم بسیار مهم است. دشمنان آرامش ملت ما را نمی خواهند .

آنها چون می دانند دیگر نمی توانند خرمشهرها را بگیرند بدنبال این هستند که امنیت کشور و آرامش مردم به هم بخورد و بنابراین نزدیک شدنشان به مرزهای ما برای این مساله است و البته دولت و مجلس ما و در راس همه اینها رهبر فرزانه انقلاب، اول با نصیحت کردن و بعد با گفتگو کردن، همگی در حال تلاش هستند که آتش جدیدی به وجود نیاید.


ما واقعا نمی خواهیم که عربستان به دوران ماقبل صنعتی شدن برگردد. نمی خواهیم ولی خود عربستان باید مراقب باشد و توجه کنند. بالاخره ملت ایران یک صبری دارد.حفظ منافع ملی تنها به چارچوب جغرافیای ایران تعریف نمی شود منافع ملی یعنی با منطقه بتوانیم تجارت داشته باشیم. تجارت ما نباید آسیب ببیند. منافع ملی ما یعنی اینکه ما باید در منطقه در صلح، امنیت و آرامش باشیم . صلح و امنیت منطقه نباید بر هم بخورد. همه وظیفه داریم  امنیت را حفظ کنیم. اما اگر بخواهند امنیت ما را به هم بزنند، شک نکنید که ما آنها را به دوران قبل از صنعتی شدن بر می گردانیم. درسی به آنها می دهیم که در مخیله کسی، هیچگاه تهدید برای امنیت و آرامش ما وارد نشود.


ما امنیت و آرامش جامعه را به طور جدی می خواهیم حفظ کنیم. البته روز به روز دارد برخی مسائل روشن می شود مثلا در سوریه در ۵ سال پیش ابهاماتی وجود داشت اما امروز مشخص شده است . همین دیروز وزیر خارجه قبلی اسرائیل گفت باید این اختلافات کوچکی که با اعراب و کشورهای عربی داریم را کنار بگذاریم  و در برابر ایران با اعراب علیه ایران متحد شویم. هر چه جلوتر برویم از این حرفها بیشتر می شنویم.
قبلا می گفتیم که اینها یک تعداد از سلاح هاشان از اسرائیل است و امروز ثابت شده. وقتی می روند بالای ارتفاعات غلنون می بینند که خمپاره ها ساخت اسرائیل است. امروز تجهیزاتی که در جنگ ها از داعش ضبط می کنند از کامپیوترها گرفته تا حتی وسایلی که آکبند در انبارهاشان است از آمریکا آمده است و ساخت آمریکا است. حالا ممکن است بعضی ها بگویند اینها بطور قاچاق آمده باشد. قاچاق باشد یا نه.  بسیاری از سلاح های مدرن که در اختیار دارند از غرب می آید. روز به روز این جریان بیشتر روشن می شود. ما به عنوان پیشکسوتان دفاع امروز باید خودمان را برای یک آزمون دیگر آماده کنیم که این آزمون بزرگ تر از آزادی سازی خرمشهر است. این آزمون آزادسازی یک منطقه است، این آزادسازی میلیاردها بشکه  نفت و میلیاردها متر مکعب گازی است که به غارت می رود، این آزادسازی بیش از ۵۰۰ میلیون مسلمان در جهان اسلام است که در استبداد و دیکتاتوری بسر می برند. این آزادسازی منطقه ای است که می تواند تاریخ و آینده جهان را تغییر دهند. لذا ما باید آمادگی داشته باشیم.
ما باید خودمان را آماده کنیم و برادری هایمان را تقویت کنیم. کشور ما امروز احتیاج به آزادسازی جدید انرژی فکری و معنوی دارد و ما نیاز به آزاد سازی انرژی داریم. بیایید به یکدیگر کمک کنیم و این انرژی معنوی را باید در نسل جوان امروز آزاد کنیم.
جناح های سیاسی برای کشور خوب هستند و باید باشند، بالاخره ما اگر دموکراسی و انتخابات می خواهیم، باید جناح های سیاسی باشند. هدف آنها هم روشن است و انتقال قدرت است ولی ما یک مسئله دیگری هم داریم که اساس حکومت است و آن انقلاب است.  انقلاب در ایران زنده است. این جریان انقلابی کجاست؟  این جریان انقلابی متاسفانه تحت شعاع جناح های سیاسی، ضعیف شده و رنگ باخته و ضعیف شده است. باید یک بار دیگر تقویت شود و جان بگیرد و حرف بزند. جریانی که هدفش قدرت نیست. اول به منافع ملی توجه دارد و سپس به ارزشهای انقلاب و بعد به زندگی مردم توجه می کند. جناح های سیاسی هر اندازه دلسوز باشند و هر قدر که هم انقلابی باشند به ارزش های انقلاب به دید انتقال قدرت و زندگی مردم نگاه می کنند. این کشور یک جریان زلالی می خواهد که بی واسطه با رهبر معظم انقلاب باشد و پشت سر رهبر انقلاب هم حرکت بکند و امتداد انقلابی رهبر را تا میان کوچه و خیابان ها برقرار کند و هدفش تنها منافع ملی، ارزش های انقلاب و زندگی مردم باشد و در چنین شرایطی که وضعیت کشور حساس می شود، میلیون ها نفر مثل همان سالهای اول انقلاب بیایند در صحنه و جانشان را را فدای اسلام و قرآن و کشور  بکنند. چه کسانی شایسته تر از شما پیشکسوتان سوم خردادی؟


این سوم خردادی ها، اصولا فرهنگشان، تفکراتشان غیر از جناح هاست. تفکرات این طیف انقلاب، ولایت، برادری، شهادت طلبی و دوری از تکبرها و شخص پرستی ها است این جریان باید در کشور تقویت شود، هست الحمد الله، این طور نیست که نباشد، باید تقویت شود و یک انرژی معنوی و فکری در دل جوانان کشور آزاد کند. ما نیاز به این آزاد کردن انرژی ها داریم.


ما در جنگ به بزرگترین تردید سیصد سال تاریخ ایران پاسخ دادیم، یک تردید مهم را از سر راه پیشرفت کشور را از میان برداشتیم. بخوانید خاطرات عباس میرزا را. با چه مصیبتی در ارسباران و اهر نگاه می کرد که باکو از دست رفته، نخجوان از دست رفته، گنجه از دست رفته. گرجستان از دست رفته. گریه اش گرفته بود. بعد روس ها حمله کردند به قزوین و گفتند اگر تهران را می خواهید. قرارداد ترکمنچای و گلستان را بنویسید تا ما تهران را برایتان نگه داریم انقلاب ما و آزادی سازی خرمشهر به این تردید تاریخی پاسخ داد و این تردید را کنار گذاشت. در خرمشهر ما ثابت کردیم که ما می توانیم و تردید جایی ندارد. با فداکاری و برادری و کنار هم قرارگرفتن ثابت کردیم که می توانیم انقلاب خود را حفظ کنیم؛ امروز نیز باید یکبار دیگر در اقتصاد کشور نیاز داریم که به خودمان بیاییم. هر چند مذاکرات هسته ای درست است و باید ادامه بدهند. البته باید به خطوط رهبر معظم انقلاب توجه و رعایت شود، اما ما در دفاع و امنیت کاری کردیم که باید در فرهنگ هم همین طور باشیم؛ این مهم با تردید زدایی توسط نیروها پیشکسوت و انقلابی صورت می گیرد . نیروهایی که مقتدایشان رهبر معظم انقلاب است. شاخص و معیارشان رهبر انقلاب است و کاری به جناح ها ندارند. جناح ها برای کشور لازمند. هر چند باید خودشان را بازسازی کنند. بالاخره ما انتخابات می خواهیم. شور و هیجان می خواهیم. انقلاب یکبار دیگر نیاز دارد که تقویت بشود. یک انرژی معنوی و فکری جدید توسط جوان های امروز که آینده را کم کم داریم به آنها می سپاریم، باید آزاد شود.


علت اینکه من از رهبر بزرگوار انقلاب تقاضا کردم که مجددا در لباس سپاه حاضر شوم و ایشان نیز به من عنایت کردند و این افتخار را به من دادند که دوباره به خانواده خودم یعنی نیروهای پرافتخار مسلح برگردم برای این است که ما پیشکسوتان امروز یک وظیفه سنگینی بر دوش داریم. امروز همه نگاهها در منطقه به ایران معطوف است و دنیا به کشور ما نگاه می کند که سرنوشت عراق و سوریه چه می شود. آیا ناامنی های منطقه به مرزهای ایران می رسد؟ آیا ایران مستقیما وارد عمل می شود یا خیر و مسائل به چه صورت می شود؟ یکی از بحث های مهم منطقه، نظاره کردن به من و شماست و امروز روزی است که باید در عرصه انقلابمان حضور پیدا کنیم و زندگی مردم را ، برادری ها را، صفا و صمیمیت ها را در کشور تقویت کنیم.


امیدوارم خدای متعال به ما هر چه زودتر این توفیق را بدهد که این فاصله طولانی که با برادران شهیدمان پیدا کردیم، به آنها برسیم و نکند که  در شرایطی بمیریم که افسوس بخوریم و احساس کنیم که در آخر عمر، زندگی مان  پوچ شد و هیچ معنایی و کلمه طیبه ای در زندگی ما نقش نبست.

والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته

(گزارش تصویری پایین صفحه)



منتشرشده در اخبار و اطلاعیه ها

"زرساو" (ساوه و زرندیه) بهترین گزینه برای پایتخت جدید؛

سید احمد نبوی مشاور دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: شهرستان­‌های ساوه و زرندیه "زرساو" به عنوان پایتخت جدید کشور دارای ویژگی‌های خاص و قابل بررسی هستند.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)- منطقه مرکزی- "سیداحمد نبوی" در جلسه هم‌اندیشی با جمعی از نخبگان شهرستان‌های ساوه و زرندیه، با بیان اینکه پایتخت­‌ها به عنوان محلی برای کارکردهای نظام­‌های اجتماعی، از اهمیتی قابل توجه برخوردارند، اظهار کرد: موضوع تغییر پایتخت، انتقال و مکان‌­یابی برای محل جدید، موضوعی مرسوم و با سابقه‌­ای تاریخی به شمار می­‌آ‌ید.

وی ادامه داد: در این میان، ایران نیز به مانند بسیاری از کشورهای دیگر، طی دهه­ های گذشته از این قاعده مستثنی نبوده و در چندین مرحله اقدام به تغییر و انتقال پایتخت کرده است.

به گفته وی، اما‌ موضوع تغییر یا انتقال پایتخت از نگاه سیستمی و در عصر پویا و نسبتا پیچیده حاضر، فارغ از تمامی هزینه­‌های مستقیم و غیرمستقیم آن در حوزه­‌ها و زیر سیستم‌­های مختلف و مباحث بوم‌شناختی، موضوعی مورد بحث بوده است و از یک سو باید امکان‌سنجی و پیامدهای ناشی از آن بررسی شود و از سویی دیگر، در سطح بالاتر باید بهینه بودن این تصمیم نسبت به سایر گزینه­‌های جایگزین با توجه به ساختار کلان ایران،

ارزش­‌های حاکم بر آن و تغییرات محیطی و نوآوری‌­های پیش رو اثبات شود.

وی بیان کرد: در ادبیات جدید شهرها، پایتخت به عنوان کانون سیاسی کشور و مرکز جاذبه و نفوذ، فضایی جغرافیایی محسوب شده و تمامی عوامل سیاسی، فرهنگی، قومی، تاریخی، اقتصادی، اداری، فنی و ارتباطی را در برمی­‌گیرد. بنابراین پیش از هر امری، پایتخت را می‌­توان مرکز کنترل سرزمینی و مکانی برای تصمیم‌­گیری‌­های سیاسی و نمادین دولت به شمار آورد.

مدیرکل بازرسی، ارزیابی عملکرد و پاسخگویی به شکایات سازمان حفاظت محیط زیست کشور در ادامه گفت: کشور ما نیز مانند بسیاری از کشورها از سال­‌های پایانی قرن بیستم و آغازین قرن 21 تحت تاثیر موضوع انتقال پایتخت بوده است.

وی افزود: هر چند تجربه انتقال پایتخت سابقه‌­ای بسیار طولانی در تاریخ تمدن بشر دارد؛ در ایران به دلیل مشکلات موجود در تهران بحث انتقال پایتخت پس از پایان جنگ تحمیلی، به طور جدی پیگیری شد، بطوری‌که طرح انتقال پایتخت در سال 69-1368 به عنوان یک گزینه برای گریز از وضعیت ناهنجار تهران در هیات دولت مطرح و به دنبال آن وزارت مسکن و شهرسازی ماموریت یافت تا بررسی‌­های اولیه این طرح را مورد مطالعه قرار دهد.

وی اضافه کرد: اما‌ مراجع مسئول در آن زمان ساماندهی تهران را عملی‌­تر و مناسب‌تر تشخیص دادند و از اجرای آن منصرف شدند و با وجود تلاش بسیار و اجرای طرح‌­های عمرانی متعدد، هنوز هم بسیاری از مسایل تهران حل نشده باقی ماند. به همین دلیل از اواخر دهه هفتاد بحث انتقال پایتخت مجددا از سوی برخی مسئولان مطرح شده است.

نبوی تصریح کرد: از جمله مواردی که موافقان با انتقال پایتخت مطرح می­‌کنند، تمرکززدایی و حل مسایل تهران- مسایل ناشی از حجم بالای ترافیک، نامناسب بودن شاخص‌های کیفیت زندگی، خطر زلزله، معضلات آلودگی (آب- هوا- خاک)-، ازدحام بیش از حد جمعیت شهر تهران، تمرکز اقتصادی و تجاری، تمرکز سیاسی-اداری، معضلات محیط‌زیست شهری و...) و سایر خطرات احتمالی است.

وی خاطرنشان کرد: در سال‌های اخیر با توجه به اینکه مشکلات تهران از خطر جدی زلزله و آلودگی‌های زیست‌محیطی تا انفجار جمعیت به اوج خود رسیده است، طی ماه‌های گذشته طرحی توسط نمایندگان مجلس شورای اسلامی با عنوان "طرح امکان‌سنجی انتقال مرکز سیاسی و اداری کشور و ساماندهی و تمرکززدایی از تهران" ارائه شد و در تاریخ ششم اردیبهشت‌ماه 94 در مجلس شورای اسلامی تصویب و در تاریخ شانزدهم اردیبهشت‌ماه به تایید شورای نگهبان رسید و به عنوان قانون به دولت ابلاغ شد.

وی با اشاره به جزییات این قانون اظهار کرد: شورای ساماندهی مرکز سیاسی و اداری کشور و ساماندهی و تمرکززدایی از تهران با استفاده از ظرفیت‌ها و اعتبارات پژوهشی و تحقیقاتی وزارت راه و شهرسازی(دبیرخانه شورای عالی شهرسازی و معماری ایران) و سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی کشور به منظور انجام برخی اقدامات تشکیل می‌شود.

به گفته وی، بررسی و جمع‌بندی مطالعات انجام شده در خصوص تمرکززدایی و ساماندهی شهر تهران پیرو مطالعات مجموعه شهری تهران مصوب سال ۱۳۸۲ شورای عالی شهرسازی و معماری ایران، انجام پژوهش‌های ضروری با هدف امکان‌سنجی و ارائه راهکارهای برون‌رفت از وضع موجود، تبیین و ارزیابی، پیش‌بینی و تعیین پیش‌نیازها، الزامات و تمهیدات اجرایی و راهبردهای پیشنهادی برای ساماندهی تهران بزرگ، امکان‌سنجی انتقال مرکز سیاسی و اداری و جانمایی مکان مناسب برای آن در افق‌های زمانی کوتاه‌مدت، میان‌مدت و بلندمدت از جمله این اقدامات است.

نبوی افزود: امروز که این قانون در اختیار دولت است به نظر می‌رسد مناطقی که در مرکز کشور قرار داشته و نزدیک پایتخت فعلی هستند، بهترین گزینه‌های ممکن برای بررسی خواهند بود. برای انتخاب پایتخت جدید باید مواردی در نظر گرفته شود. از جمله می‌توان به ظرفیت برد منطقه، راه‌های دسترسی، شرایط آب و هوایی، همجواری با مراکز حمل و نقل و ... اشاره کرد.

وی اشاره کرد: در همین راستا گزینه‌هایی مانند قزوین، قم، ساوه و سمنان به دلایل توضیح داده شده و نزدیکی به پایتخت فعلی به ذهن متخصصان متبادر می‌شود که امکان‌سنجی در این گزینه‌ها را بررسی کنند، اما‌ در این میان با توجه به زیر کشت بودن دشت قزوین و وجود ده‌ها هزار حلقه چاه غیر مجاز در منطقه و احتمال فرونشست دشت و همچنین به دلیل شرایط اقلیمی و آب و هوایی قم، به نظر می‌رسد بایستی این دو گزینه را از گردونه رقابت حذف کرد و تنها دشت ساوه و منطقه گرمسار باقی خوهد ماند.

مشاور دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام با بیان اینکه ساوه و زرندیه و به عبارتی "زرساو" مکان مناسبی برای پایتخت جدید خواهد بود، افزود: دو حرف "زر" از زرندیه و سه حرف "ساو" از ساوه تشکیل کلمه زرساو را می‌دهد که در لغت نامه دهخدا به معنای طلای ناب است.

وی در ادامه با اشاره به ظرفیت‌های این مناطق، گفت: شهرستان­های ساوه و زرندیه به دلایل متعددی دارای اهمیت بوده و به عنوان پایتخت جدید کشور دارای ویژگی‌های خاص و قابل بررسی هستند.

به گفته نبوی، نزدیکی به پایتخت فعلی کشور، همجواری با فرودگاه امام خمینی(ره)، نزدیکی به فرودگاه‌های لجستیکی پیام و مسافربری مهرآباد، استقرار در کریدور ورودی کلانشهر تهران و هم مرز بودن دو شهرستان زرندیه و ساوه با پنج استان مرکزی کشور، وجود گمرک در منطقه، وجود آزادراه‌ها و اتوبان‌های منشعب از مرکز کشور به سراسر مناطق جنوب و غرب ایران، وجود خط ریلی اصلی از مرکز کشور به مناطق جنوبی و غربی ایران برخی از ویژگی‌ها و پتانسیل‌های منطقه‌ای است که می‌توان آنرا زرساو نامید.

وی غنی بودن منطقه خرقان از لحاظ آب‌های زیر زمینی نسبت به دیگر نقاط کشور، برتری نسبی از لحاظ پارامتر‌های زیست محیطی مناسب، وسعت خوب سرزمینی که از طرف شمال به ارتفاعات دامنه‌های البرز مرکزی، از طرف غرب ارتفاعات خرقان و از طرف جنوب و شرق به دشت وسیع ساوه و زرندیه، قرارگیری در مرکز کشور و از لحاظ امنیتی دور بودن از دسترسی دشمن، شرایط ویژه از نظر ظرفیت آب، هوا و خاک، وجود منطقه ویژه اقتصادی سلفچگان و ایرانیان از نقاط قوت منطقه و به لحاظ تاریخی دارای تاریخ پنج هزار ساله- از جمله شهرها و مناطق باستانی بازمانده از دوره ساسانیان است که در دوران گذشته جزء راه­های کاروانی میان ری باستان، همدان، اصفهان، قزوین، زنجان، قم و کاشان بوده و از پیشینه و دیرینگی بسیار برخوردار است- از دیگر ویژگی‌های بارز این منطقه است.

وی تصریح کرد: همه این ظرفیت‌ها در کنار هم زرساو را به نمونه بارز مکانی مناسب برای انتقال پایتخت کشور تبدیل می‌کند، انتخابی که آیندگان ایران زمین به واسطه آن از درایت و هوش اعضای شورا و متخصصان بررسی‌کننده تقدیر خواهند کرد.

نبوی در پایان ابراز امیدواری کرد که صاحب‌نظران و مسئولین و اعضای شورای مربوطه ضمن لحاظ کردن این موارد، انتخابی بجا و مطمئن را برای کشور رقم بزنند.

به گزارش ایسنا، در این نشست شرکت کنندگان به بیان مواضع و دیدگاه‌های خود پیرامون برنامه‌های توسعه‌ای ساوه و زرندیه پرداختند.

منتشرشده در اخبار و اطلاعیه ها

سید احمد نبوی در جلسه "خانه فرهنگ ایثار و مقاومت" عنوان کرد؛

توجه و رسیدگی به ترویج فرهنگ ایثار وظیفه همه دستگاههاست.

 

به دنبال برنامه«طرح و اجرای مشترک» بین نهادها و سازمان‌های دولتی در بیست و هشتمین نمایشگاه کتاب تهران، خانه فرهنگ ایثار و مقاومت در جلسه‌ای که در دفتر مشاور وزیر در سازمان محیط زیست داشت؛ راه‌های ایجاد تعامل و همکاری با هدف ترویج فرهنگ ایثار و مقاومت را با این سازمان پیگیری کرد.

به گزارش خانه ایثار : در این جلسه سیداحمد نبوی مشاور امور ایثارگران ضمن اشاره به گره‌خوردگی عمیق، سازمان محیط زیست با مقوله ایثار و فداکاری گفت: محیط زیست جزء آن دسته ارگانها و دستگاه‌هایی است که همواره بعد از گذشت این همه سال مانند زحمت‌کشان ما در مرزبانی و نیروی انتظامی هنوز هم با شهادت مواجه است، و کمتر مردم نقش و اهداف محیط زیست را شناخته‌اند.

وی در ادامه گفت: امروز که جبهه و جنگ نیست به آن معنا نیست که روحیه گذشت و فداکاری هم متوقف شده، بلکه الان حساسیت برای تقویت این فرهنگ بیشتر از پیش احساس می‌شود کافی‌ست؛ ایمان داشته باشیم آن روزها در پشت خاکریز یه جور می‌توانستیم ایثار کنیم و الان به طریق دیگر(بسته به نیاز جامعه) در هر حال ماهیت ایثار تغییر نکرده. به عنوان مثال: گاهی ایثار مصادف است با یک تلفن که می‌خواهی مانع آلوده شدن خاک، آب و هوا شوی.

مشاور امور ایثارگران: توجه به فرهنگ ایثار و فداکاری را در جامعه؛ امری اساسی و حیاتی دانست و افزود: جامعه بدون روحیة ایثار و فداکاری، قدرت تحول و حرکت را نخواهد داشت و هرگز نمی‌تواند امنیت و سلامت اعضایش را تآمین کند، بنابراین توجه و رسیدگی به فرهنگ اصیل ایثار وظیفه همه دستگاه‌هاست و محدود به حوزه خاصی نیست.

وی، کارکرد و برنامه‌های خانه فرهنگ ایثار و مقاومت را مورد تقدیر قرار داد و در ادامه گفت: خانه فرهنگ ایثار، حرکت خوبی را آغاز کرده و انگشت اشاره و توجه خود را به سمت ترویج فرهنگ ایثار گرفته و به دنبال آن است تا جاهای خالی پازل فداکاری را از طریق به روزرسانی صحیح و قابل لمس قرار دادن موضوع فداکاری و ایثار پر کند.

نبوی در ادامه بحث، طرح و اجرای مشترک در نمایشگاه کتاب را مورد استقبال قرار داد و گفت: این طرح بسیار موثر و کارآمد خواهد بود و می‌توان انتظار نتیجه‌ای مطلب و سازنده‌ای را از آن داشت به همین دلیل؛ سازمان محیط زیست مشتاق است در جهت تقویت و احیای فرهنگ ناب فرهنگ ایثار با سایر دستگاه‌های دولتی همراه و همقدم باشد و تفاهم نامه ای، با خانه فرهنگ ایثار و مقاومت در خصوص همکار‌ی های مشترک به صورت بلند مدت و مداوم داشته باشد.

سید احمد نبوی، مشاور وزیر در سازمان محیط زیست در پایان جلسه به برخی از برنامه‌هایی که سازمان محیط زسیت در نمایشگاه کتاب می‌تواند داشته باشد پرداخت؛ از جمله آن برنامه‌ها: همکاری و ارائه برنامه‌های تصویری از ایثار در محیط زیست و گفتگوهای چالشی در حوزه ایثارگران و محیط زیست می‌باشد.

منتشرشده در اخبار و اطلاعیه ها
چهارشنبه, 09 ارديبهشت 1394 ساعت 14:36
ریشه مافیای زمین خواری را بخشکانیم!

مقاله منتشر شده سید احمد نبوی در روزنامه ایران؛

منتشرشده در مقالات