وا گرایی در استان مرکزی چرا و چگونه؟
دوشنبه, 27 شهریور 1396 ساعت 13:49
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)
واگرایی در استان مرکزی چرا و چگونه؟
به نام خدا و با سلام 
 
«« بار دیگر انتزاع »»
 
همسایگی استان قم شدن هم شده باعث مشکل و دردسر ، هر از چند گاهی صدایی بر میخیزد و طرح موضوع انتزاع شهرها و شهرستان هایی را از استان مرکزی به قم مطرح می‌نماید و جالب است که این طرح انتزاع و جدا سازی را ازبین سایر استانهای همجوار قم نمیشنویم و تنها استان مرکزی را در بر میگیرد و هیچ گاه موضوع انتزاعی از استانهای همجوار قم مثل استانهای اصفهان ، تهران و سمنان مطرح نمی‌گردد ، چرا ؟ چون اگر از طرف مرز استان سمنان  انتزاعی در نظر باشد کویر است و دریاچه نمک و ارزشی برای مسئولین قم ندارد و بنابر این مطرح هم نمیشود ، تنها میماند دو استان تهران و اصفهان ، از طرفی البته تهران پایتخت ، اجازه جدایی علی آباد یا کهریزک و یا .... را نخواهد داد چرا که مرز استان قم میشود شهر ری و منطقه بیست  تهران ، استان اصفهان هم اجازه طرح چنین موضوعی نمی‌دهند چرا که کاشان خود را مستحق استان شدن میبیند و کاشیها یا تهرانی ها یا ... در جدایی هویت خود حساس میباشند . پس تنها باقی میماند مرغوبترین منطقه  بلحاظ کشاورزی و صنعتی و جمعیتی در همسایگی استان قم یعنی استان مرکزی ، همین چند سال پیش طرح انتزاع ساوه از استان مرکزی و اتصال به قم پیش آمده بود که با اعتراضات فراوان جلوگیری گردید ، چند صباحی بعد بحث تفرش مطرح گردید و امروز در کمال تعجب بحث محلات و دلیجان برای انتزاع مطرح گردیده است .
 چه کسانی و چه عواملی در پی این سیاستها میباشند برای مردم ناشناخته اند  و تعجب فراوان فرهیختگان استان از نحوه عملکرد استاندار محترم استان مرکزی است  که تاکنون هیچ موضعی نگرفته اند ، و البته و خوشبختانه برخورد محکم  مجمع نمایندگان استان در حمایت از پاره تن خود یعنی محلات و تنها نگذاشتن نماینده این شهر را شاهد بودیم که بایستی از این همراهی نمایندگان استان سپاسگزاری کرد که طی نامه ای به رئیس جمهور منتخب ملت و وزیر محترم کشور درخواست منتفی نمودن چنین زمزمه هایی را نموده اند ، گذشته از فاصله های اجتماعی و سیاسی و فرهنگی ، این گسیختگی جغرافیایی که هر از چند گاهی طرح میگردد مردم ، مدیران ، سرمایه گذاران و برنامه ریزان منطقه ای را در بی ثباتی تصمیم گیری قرار میدهد و یکی از دلایل عدم سرمایه گزاری در استان مرکزی را میتوان بی ثباتی نقشه جغرافیایی این استان دانست .
نگارنده این سطور یکی دیگر از دلایل طرح انتزاع شهرهای مختلف استان مرکزی را بنفع استان های همجوار ، فقدان عنصر هویتی در نام استان میداند و از مسئولان استانی ، نمایندگان منتخب مردم استان ، فرهیختگان ، اساتید جامعه شناسی منطقه ای و سایر عوامل دخیل در خواست مینمایم تا نامی در خور سابقه و تاریخ کهن این منطقه بجای مرکزی در نظر گرفته شود که دارای بار هویتی باشد ، هر استانی بر اساس هویت ، قومی ، فرهنگی ، جغرافیایی و ... نامگذاری  گردیده است و تنها استان مرکزی از این قاعده مستثنی می‌باشد .
ضمن تشکر از نمایندگان منتخب مردم در استان ، امیدوارم که نماینده دولت در استان مرکزی اولین مخالف جدی طرح تغییرات جغرافیایی استان باشند ،  انشاءالله جناب آقای زمانی قمی !! نشان دهند منافع قم !! را در استانداری استان مرکزی در نظر نمیگیرند و در پی توسعه پایدار و همه جانبه استان مرکزی  میباشند .
و من الله توفیق
 
سید احمد نبوی
فعال سیاسی
 
به نام خدا و با سلام
 
«« اراک ، قم ، ساوه و .... »»
 
یکی از بزرگترین آفت های ایجاد شده در مسیر توسعه شهرستان های استان مرکزی ، مدیریت تمرکز گرای مستقر در مرکز استان یعنی اراک بوده است ، از سال ۱۳۵۶ و عملا از سال ۱۳۵۷ که استان مرکزی با مرکزیت اراک و جغرافیای فعلی و داشتن کاشان و قم تأسیس گردید ، بیست و یک استاندار به خود دیده است که متوسط طول عمر  مدیریت  هر استاندار ، حدود یکسال و ده ماه بوده است و اگر متوجه بشویم که بیش از ۸۰ درصد این استانداران غیر بومی و پروازی بوده اند نتیجه میگیریم که نصف مدت خدمت خود را در شهر محل سکونت خانواده خود طی می‌کرده اند و پس از آن ، استاندار غیر بومی تا فرصت آشنایی با استان و حداقل مرکز استان را پیدا می‌کرده است زمانی معقول را برای آشنایی با استان میخواسته و بعد از آن باید انتصابات مدیران استانی همسوی خود و جناح خود را شکل می‌داده که طبیعتا مدت دیگری فرصت از دست میرفته و تا ورود به معضلات اجتماعی ، صنعتی و محیط زیستی مرکز استان را بررسی میکرده ،  باید آماده ترک استانداری می‌شده است و این بی ثباتی مدیریتی یعنی اینکه مطالبات و خواسته های شهرهای دور از مرکز را پاسخگو نبوده است ، تلنبار شدن این مطالبات و عدم قدرت نماینده دولت در استان باعث شد تا  قم و کاشان از این استان جدا شود و داعیه این انتزاع به شهرهای دیگر استان کشیده شود ، بطوریکه امروز یکی از مباحث پر طرفدار در بین عوام و خواص شهرستانهای دور از مرکز استان ، جدا شدن از اراک باشد .
در حقیقت عدم رسیدگی به مطالبات و واگرایی ایجاد شده توسط مدیران ارشد استانی ، همگرایی مردم استان را زائل نموده است و اینک خواسته های خود را در قالب انتزاع عنوان می‌کنند و البته همسایگان این استان مانند قم نیز با ریختن بنزین به این آتش ، آن را برافروخته تر میکنند .
ولی واقعا معضل و مشکلات مردم این شهرستان ها با جدا شدن از اراک و پیوستن به قم حل میشود ؟ چرا بفکر حل مسئله نباشیم و تنها قصد پاک کردن صورت مسئله را داریم ، آیا تاکنون به وضعیت فرهنگی ، اجتماعی ، سیاسی ، معضل مهاجرین افغان ، کانون های قدرت و ....‌‌ در استان قم مطالعه ای  انجام داده ایم که این درخواست را می‌نماییم .
گزارش دستگاههای امنیتی ، انتظامی را از شرایط اختلاط فرهنگی در قم و نتایج آن را خوانده ایم ؟ 
بنظر می‌رسد استان مرکزی نیازمند یک استاندار انقلابی، بومی ، دلسوز ، توانمند ، اجرایی عملیاتی و موثر در ارکان حاکمیت که قدرت استفاده از مدیران کل از نخبگان تمام استان در حیطه وظایف خود را داشته باشد نیازمند است فردی که از روز اول با اعتدال و بدون تند روی و بدهکاری جناحی بتواند از همه ظرفیت های نخبگی ، جوانی و انقلابی استفاده نماید ، استانداری که با ایجاد همگرایی و تمرکز زدایی از همه نیروهای استان برای توسعه متوازن و پایدار استفاده نماید ، تاریخ استان مرکزی نشان داده است که هرگاه استاندار بومی در مسند کار داشته است ، مشکلات مردم کمتر بوده است و امیدواریم که این بار اتفاقات پیش رو بنفع تمام مردم استان از نوبران تا جاسب و از زاویه تا نیمور باشد .
البته با وجود رئیس جمهور ی که مناسبات تند جناحی را نمی‌پسندند و با وجود وزیر کشوری معتدل و معقول این اتفاق مبارک چندان دور از ذهن نمی‌باشد که بجای درخواست های تغییر جغرافیایی هر روزه مردم و نمایندگان و کوچک و بزرگ شدن استانها ، بفکر تغییرات موثر و مثمر نمایندگان عالی دولت در استانها باشند و رضایتمندی مردم را از این طریق مهیا نمایند .
 
انشاءالله تعالی
 
سیداحمدنبوی
 
به نام خدا و با سلام
 
« محلات و دلیجان معضل مدیریتی استان »
 
استان مرکزی علیرغم اینکه بلحاظ جغرافیایی هم مرز پایتخت واقع شده است ولی به نسبت همسایگان خود همچون قم و البرز که از این هم مرزی با پایتخت به بهترین وجه  متنعم شده اند ، استفاده نکرده و آسیب های این عقب ماندگی در حوزه های اجتماعی و فرهنگی  را بوضوح دریافت میکند .
مدیریت ارشد استان که معمولا با تغییرات ریاست جمهوری تغییر می‌کند این بار بجای حساسیت  بر روی معضل اول مردم یعنی اقتصاد  و معیشت و همچنین وحدت همه نیروها حول محور رضایتمندی مردم ، متاسفانه بیشتر در حوزه سیاسی فعال بود و هیچگاه درک این عقب ماندگی فرهنگی اجتماعی را احساس نکردند و تنها به پشتوانه صنعت استان و تا حدودی کشاورزی و معدن کار خود را پیش برده است .
اما حلقه مفقوده توسعه استانی در توجه به شهرستانها و ظرفیت نیروی انسانی و پویایی فرهنگ شهرها بوده است ، غفلت نماینده دولت از این حلقه های توسعه  و وحدت  نیروهای اجتماعی و همگرایی شهرستانهای استان ، متاسفانه با ایجاد خلا فرهنگی و اجتماعی در نقاط دور از مرکز استان یا به عبارتی واگرایی از مرکز را پدید آورده است .
عدم انتقال اختیارات به فرمانداران و ادارات در شهرستانها برای کمتر تردد کردن مردم برای انجام هر موضوع کوچک اداری به اراک ،، عدم توسعه حمل و نقل ایمن بموقع و کارا از شهرستانها به مرکز استان ،، توزیع نامناسب و نا عادلانه بودجه شهرستانی در اعتبارات ملی ، استانی و حتی شهرستانی ،، عدم استفاده از نیروهای بومی شهرستانها و وجود مدیران غیر بومی که سه روز هفته در حال تردد و سکونت در شهر های خود می‌باشند و ...... دهها دلیل دیگر که برخی را در خلال سخنان نماینده مردم و امام جمعه محلات و دلیجان شنیده ایم از جمله دلایل واگرایی شهرستانها از مرکز استان است .
این اعتراضات مختص محلات و دلیجان نیست ، نوبران و غرق آباد به همدان نزدیک‌ترند ، زرندیه به تهران علاقه دارد ، ساوه به قم نیم نگاهی دارد و ایضا بقیه شهرستانها ، و این تنها بدلیل عدم توجه به خواسته های مردم در شهرهای دور و با فاصله از مرکز استان است .
استاندار محترم و معاونین گرامی ایشان ، مدیران کل استانی همه با هم باید در ایجاد یک همگرایی مجدد تلاش کنند و مردم و نمایندگان مردم و شوراهای شهرها و روستاها باید در عمل بگویند «« من استان مرکزی را دوست دارم »» .
تمام بساط بی توجهی به شهرستانها برچیده و با رعایت خواسته های به حق مردم و مدیران شهرستانی میتوان یکبار دیگر استانی یکدل و متحد را به مسئولین نشان دهیم ، ثروت بزرگ استان مرکزی در چنبره های سیاسی و بی مبالاتی مدیریتی گم شده است و اگر به وحدت کلمه در مدیریت همگرا ایمان داشته باشیم ، مشکلات استان و نیازهای مردم می تواند که بر طرف شود.
جناب آقای سلیمی نماینده محترم مردم محلات و دلیجان نیز خواسته های مردم را فریاد میزنند و اگر ضمانت تغییرات از واگرایی به همگرایی را در استانداری ببینند و اگر در بحث تخصصی  ؛ گل ؛ و ؛ معادن سنگ ؛ این دو شهرستان حمایت‌های جدی مدیران استانی در تولید و صادرات این دو محصول استراتژیک و در نهایت رشد ثروت و اشتغال در این دو شهرستان را شاهد باشند نگاه مردم را به استان مرکزی مثبت می نمایند .
البته تقسیمات جغرافیایی کشور تابع متغیرهای فراوانی می‌باشد که امروزه شرایط مناسبی در این برهه برای مطرح نمودن این موضوع نمی‌باشد .
امیدوارم این استان بالقوه ثروتمند که بر روی گنجی از منابع صنعتی ، کشاورزی ، معدنی و منابع انسانی غنی تکیه داده است بتواند با سرمایه گزاری های جدید داخلی و بین المللی این منابع را بالفعل نماید . 
 
انشاءالله تعالی
 
سید احمد نبوی
فعال سیاسی
 
 
به نام خدا و با سلام 
 
مجمع نمایندگان استان مرکزی در آزمونی مهم
 
دوره دوم ریاست جمهوری جناب آقای روحانی رئیس جمهور منتخب ملت  مصادف شده است باچهار ساله پایانی قرن چهاردهم هجری شمسی ، چهارسال پر از چالش جهانی و خصوصا منطقه خاورمیانه و علی الخصوص آسیای جنوب غربی ، شرایط منطقه در بهترین وضعیت بنفع جمهوری اسلامی در پیش روی دولتمردان است ، آمریکای مستکبر که خط و نشانی زیادی برای کره شمالی کشیده تا با اولدورم بولدورم خود کدخدایی خود را به جهان  دیکته کند در مقابل چند آزمایش کره شمالی پا پس کشیده و در شرایطی بس دشوار در دو راهی حمله یا اعلام عذرخواهی از مردم خود مانده است ، توفان های مهیب و هزینه بازسازی سرسام آور ، گیج شدن در شکست های پی در پی فرزند ناخلفش یعنی داعش ، درگیری مستعمره های عربی اش و دعوای قطر و عربستان ، عدم حل موضوع یمن ، چرخش ترکیه به سمت روسیه و ایران و دهها معضل دیگر او را در مقابل ایران دچار سر در گمی عجیبی کرده است .
اما در این وضعیت بغرنج آمریکایی‌ها ، ایران با کمکهای مستشاری و سیاسی و نظامی خود توانسته هر روز قدم‌های موثر جدیدی در منطقه بردارد ، پاکسازی عراق تا حدود نود درصد ، تثبیت مواضع ارتش سوریه در هفتاد درصد از خاکی که تا همین دو سال پیش  نود درصد از آن در اختیار داعش و ارتش آزاد بود از جمله پیروزی های ایران بوده است ، دولت جدید جناب روحانی با پیروزی خود در انتخابات اخیر که در حقیقت پیروزی مردم‌سالاری دینی توسط مردم در بی ثبات ترین منطقه در جهان بوده بخش امنیت داخلی را پر رنگ نمودند و در چنین شرایط جهانی ، منطقه ای و داخلی در بهترین وضعیت قرار گرفته ایم و حالا نوبت ماموریت نهایی دولت یعنی رفع معضلات اقتصادی ، حل موضوع معیشت ، حل بحران بیکاری و در یک کلمه رضایت مردم در حوزه اقتصادی را مهیا نمایند و این نیست مگر با همدلی تمام قوا و آحاد مردم و دولتی کارا ، چابک و دلسوز که خوشبختانه اثرات ابتدایی آن را شاهدیم .
دولت جمهوری اسلامی ایران در مرکز پایتخت ماموریت سیاست‌گذاری های اصلی و ریل گزاری حرکت اقتصادی کشور را بعهده دارد و از طریق مدیران اجرایی این سیاستها را در سطح کشور به منصه ظهور میرساند .
در استانها نماینده عالی دولت یعنی استاندار یا رئیس‌جمهور استان بزرگترین عنصر ایجاد رضایتمندی در مردم همان منطقه می‌باشد و انتخاب استانداری ولایتمدار که صنعت ، کشاورزی ، معدن ، فرهنگ و بوم ، مردم‌شناسی ، راه و جاده ، آب و محیط زیست ، شناخت از ایثارگران منطقه ، احزاب ، آموزش و دانشگاه ، جوانان و فرهیختگان و ..... منطقه را بشناسد نیمی از راه است و اجرای سیاست های دولت مرکزی با مدیران آشنای به منطقه ، انقلابی ، دست پاک ، بومی ، سختکوش و مشارکت دهنده جوانان و مردم در سرنوشت خود نیمی دیگر از راه رضایتمندی مردم در منطقه میباشد .
امروزه با اطمینان از اینکه هزینه بازسازی عراق و سوریه بیش از صدها میلیارد دلار می‌باشد و سهم ایران از این بازار ، رونق اقتصادی عظیمی را به کشور میرساند باید سهم استانها از این ثروت روشن شده و زیر ساخت های لازم با تمام ظرفیت ایجاد گردد .
استان مرکزی با دارا بودن صنایع مادر ، قطعه سازی مناسب ، صنایع میان بخشی و مکمل ، کشاورزی و معدن مناسب می‌تواند بخش مهمی از این ثروت را از آن خود نماید ، به شرط آنکه از امروز به فکر رصد کردن نیازهای منطقه باشد ، جوانان تحصیلکرده بازرگانی و تجارت در قالب تعاونی های جستجو گر در همسایگی ایران کار شناسایی این بازار پر رونق را بعهده گیرند و هزاران تحصیلکرده ، اراکی ، ساوجی ، تفرشی و محلاتی ، خمینی و شازندی و زرندیه ای و ..... در صنعت سکته کرده و نیمه هوشیار استان برای تولید جدید بکار گرفته شوند و این میسر نیست مگر با یک رییس‌جمهور استانی ( استاندار ) قدرتمند ، جنگنده ، خستگی ناپذیر و از همه مهمتر بومی و معتقد به استفاده از ظرفیت‌های بینظیر استان .
استانداری که به جای اصلاح طلب یا اصولگرا بودن ، جان بر کف نظام اسلامی با تمام شاکله حاکمیتی آن باشد ، ولایتمداری غیور که دفاع از رهبری خط قرمز او و حمایت از رئیس جمهور منتخب ملت و قبول سیاستهای او و دولتش نیز خط قرمز دیگرش باشد ، اشتغال ، معیشت خانوار و کرامت انسانی مردم استانش نهایت آرزویش باشد .
در چنین شرایطی وظیفه مجمع نمایندگان استان کاملا روشن است ، از پوست حزبی خود خارج و با رأی هفت نفره به یک نفر بومی مورد وثوق خود و مذاکره با نماینده محترم ولی فقیه در استان و جلب رضایت ایشان و همچنین در  خواست از مردم و فرهیختگان که در حقیقت نماینده هم ایشان می‌باشند ، فقط یکنفر را به وزیر محترم کشور معرفی نمایند و بعنوان طرف مشورت از ایشان درخواست کنند حالا که تمام استان با این انتخاب موافق هستند این شخص بعنوان استاندار معرفی گردند و طبیعی است که وزیر محترم کشور این فرد مرضی الطرفین کل استان را در اولویت بررسی قرار میدهند .
در غیر اینصورت با چند پارگی نمایندگان و نگاه دیگری از طرف نماینده محترم ولی فقیه و نظرات مختلف طبقات فرهیخته و احزاب با هر یک از این چند کاندیدا ، باید منتظر عواقب آن از جمله حق وزیر کشور در انتخابی خارج از چند گانگی نمایندگان مجمع استان و ... صورت پذیرد ، اتفاقی که در چند استان دیگر در روز گذشته افتاد و البته موقعی که اتحادی در معرفی گزینه یکدست از طرف استان نباشد و کاندیدایی را بعنوان مشورت به وزیر محترم معرفی نکنند ، این حق وزیر محترم کشور و هیات دولت است که با هیچ گزینه متفرقی که از چند گانگی ایجاد شده معرفی شده اند در استان موافقت نکنند و خود گزینه مورد نظر دولت را معرفی نمایند ، چرا که با انتخاب یک نفر از یک گروه در حقیقت مخالفت بقیه را در پی خواهد داشت و استانداری که از روز اول با چالش های جدی مواجه باشد عنصر مناسبی برای رتق و فتق امور نمی‌باشد .
 
چهار سال آینده ایران دوران طلایی عبور از سختی ها و رونق اقتصادی خواهد بود .
مجمع محترم نمایندگان استان لطفاً بهوش باشید .
 
سید احمد نبوی
فعال سیاسی
                                      ۹۶/۶/۲۲
 
بازدید 1093 بار

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید